عرشیاعرشیا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

ღ♥ღ`*•عرشيا كوچولو•*´ღ♥ღ

نه ماهگی عرشیایی

1391/5/27 17:27
1,116 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم نه ماهگیت مبارک .

گلم چقدر زود میگذره نه ماهت تمام شد و وارد ماه دهم از زندگیت شدی دو وسه ماه دیگه هم تولدت .وای خدا جونم باورم نمیشه که اون عرشیای کوچووووولوووووی من چقدر زود داره بزرگ وبزرگ میشه .

 وروجکم از کارها وفضولیهات که اصلا نمیدونم از کجا شروع کنم خیلییییییییییییی فضوللللللللللل شدی .

از همه چیز بالا میری  مبل  روروئکت واجاق گازو هر چیز دیگه ای که بهت بخوره .توی بغلم هم که هستی میخواهی بری بالا تر کلا یه کارهای عجیب غریبی انجام میدی . اره عزیزم تعجب نکن حالا عکسهاش را برات میزارم .

وقتی از خواب بیدار میشی زودی بلند میشی ومیخواهی خودت بیایی پایین ومن مجبورم همین که صدات اومد به سرعت برق بدددددووووم تا به اقا برسم وشما خودتون را پرت نکنید پایین خلاصه یه اوضاعی داریم از دستت .

همین که ازت غافل بشم میری سراغ میز lcdوهمه چیزهای تزیینی را میریزی پایین وبعد هم میز را میگیری وازش میری بالا .

ودیگه اینکه کلی حرف میزنی  مامان .بابا .دد وددی وبووووووو......اواز میخونی با اهنگ خودت را تکان میدی ومیرقصی .

مبلها را که میگیری وراه میری وخودم هم توی خونه دستت را میگیرم وتاتی تاتیت میکنم کلی ذوق میکنی .

وراستی من وبابایی دوست داریم اولین تولد زندگیت را برات مفصل بگیریم واز همین الان درگیر برنامه ریزی هستیم .

واما عکسهای عرشیایی

ووووی ووووی چه دندونهای تیزی!!!

اجاق گاز و ...

من دیگه بزرگ شدم خودم میخواهم سوار روروئکم بشم !!!!!!!!!!!!

اهان اومدم بالا  .

این مبل چرا بلنده آخه؟؟؟

اخیش الان سوارش میشممممممممممم .

ببینم یه چیزی گیر نمیاد من بخورم مامانم که چیزی نمیاره تا خودم دست به کار بشم .

اهانننننننننن باز شوووووووووو .

چرا این بالا در نداره من میخواستم سوار ماشین بشم کههههههههههههه !!!!!

                           ومثل همیشه خیلیییییییی دوست دارم نفسم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

hodeys
28 مرداد 91 14:15
vay arshiaaaa, kaaraye pesarune mikoni recorde bache haye club o mizani ty sheytanat
سودابه
6 شهریور 91 0:19
سلام عرشیای قشنگم خوبی .دست مامان مهرنوش و بابا ساسانت رو بگیر بیاین مهمونی وب محمد متین ماهمه رو دعوت کردیم به یک داستان.قبلااز بازدیدتون تشکر میکنم .راستی با نظرات خوبتون راهنمای من باشید برای نوشتن داستانهای بعدی.سپاس
مامانی وروجک
17 شهریور 91 13:02
به چه گل پسر شیطونی!بابا از در و دیوار که بالا میری و هیچ جا از دستت در امون نیست.خدا نگه دار و محافظت باشه گلم
مامان عرشیا
21 شهریور 91 0:16
وای چه کارهای خطرناکی میکنه این وروجک!!! مثل اینکه همه ی عرشیا ها شیطونن!
شکوفه
25 شهریور 91 22:14
سلام مهرنوش جون و آقا ساسان.... دوست داشتم عرشیا رو میدیدم.حالا که دیدمش دوست دارم از نزدیک ببینمش برای خانواده 3نفره تون آرزوی خوشبختی و آرامش میکنم به امید دیدار