عرشیاعرشیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

ღ♥ღ`*•عرشيا كوچولو•*´ღ♥ღ

ختنه سوران

1390/9/28 23:00
4,988 بازدید
اشتراک گذاری

                      سلام     

ختنه سوران:

 شنبه 19 آذرماه ساعت 17:08

عرشیا کوچولو را بردیم دکتر.

من و مادرم و شوهرم عرشیا کوچولو را سوار ماشین کردیم و بردیمش پیش دکتر

آقای دکتر نعمتی متخصص اطفال

البته شوهرم نتونست اونجا بمونه منم دلم نمیومد اونجا بمونم.عرشیا را دادیم دست مامانم و رفتیم بیرون اتاق.کوچولو را ختنه کردن و در حالیکه با تمام وجودش گریه میکرد اونو دادنش به من و من بهش شیر دادم.

الهی مامانی برات بمیره چقدر  گریه کردی عزیزکم.

نازی همینجور گریه میکرد.بابایی هم اومد و خیلی ناراحت شد منم گریه میکردم.رفتیم تو ماشین.بابایی و مامان بزرگ رفتن داروهاش را گرفتن.عرشیا همینجور گریه میکرد.

منم هول کرده بودم و نمیدونستم چیکار کنم و بهترین راه حل گریه بود که منم از عهدش برمیومدم.

خلاصه بعدش رفتیم شیرینی گرفتیم.بابایی برای خونواده ی باباش هم شیرینی مخصوص گرفت و حرکت کردیم .به محض حرکت ماشین عرشیا آروم شد و بخواب رفت.منم همش قربون صدقه اش میرفتم و یه لحظه هم از خودم دورش نکردم.

بعد از 4 روز یه کوچولو عفونت داشت که شربت سفالکسین بهش دادیم و بعد از روز پنجم حلقه اش افتاد و کوچولوی ما از درد و رنجش راحت شد.

خدا را شکر عرشیا کوچولو از پس درد عمل براومد.عزیززززززززززم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)